سازمند کردن منظم کردن، مرتب کردن، سازمان یافته کردن، اسلوبمند کردن ادامه... منظم کردن، مرتب کردن، سازمان یافته کردن، اسلوبمند کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد